جدول جو
جدول جو

معنی حرف زمانی - جستجوی لغت در جدول جو

حرف زمانی
(حَ فِ زَ)
حرفی که عارض بر صوت و باقی با آن باشد، مانند حرفهای مصوته و حروف عله و برخی از حروف صامت همچون ف. س. ش. که ممکن است آنها را در تلفظ بکشانیم و توهم تکرار در میان نباشد. در برابر حرفهای آنی چون ت. ط. (از کشاف اصطلاحات الفنون)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از ظرف زمان
تصویر ظرف زمان
در دستور زبان علوم ادبی اسمی که دلالت بر زمان وقوع چیزی می کند، اسم زمان
فرهنگ فارسی عمید
(حُ فِ زَ)
رجوع به حرف زمانی شود
لغت نامه دهخدا
(حَ فِ ظُ)
حرف خلق. در مقابل حرف حق. نزد اهل جفر در مقابل حرف نورانی است. رجوع به حرف نورانی شود
لغت نامه دهخدا
(حَ فِ)
اهل جفر هفت حرف از حروف ظلمانی را بدین لقب خوانند. رجوع به حرف نورانی شود
لغت نامه دهخدا
(حَ فِ تَ مَنْ نی)
رجوع به حرف شرط و جزا شود
لغت نامه دهخدا